محل تبلیغات شما



یک رفیق لامصب که بیاد بریم هرچقدر خواستیم فست فود بخوریم و لذتشو ببریم

لطفن.

کلاس ریاضی هم خیلی دلم میخواد جایی میشناسید به قصد خود ریاضی و نه کنکور؟

و این آهنگی که اومد تو کله م اما نسخه ای که تو سرمه، نه اینی که فعلن پیدا کردم

حالا می گردم

دلم میخواد مال خودم باشم

این جمله بالا سانسوری بود

قسمت سانسور شده ی من. کسی نمیفهمه

خب

بذار به لیستمون ادامه بدیم شاید کمی حالمون جا بیاد

دلم میخواد یه رفیق لامصب پایه داشته باشم که باهم خسته یا بدبخت باشیم و بخندیم

یک لامصب عوضی که همیشه هروقت میخواست پیدا شود خودش را دریغ کرد

راستی یک آدمی که ارزشش را ندارد اینجا بهش بپردازم هم!، داره دکترا میگیره

سکووووت و کف حضار

کف از نوع کف کردگیش

نفهمیدم چی شد که زنگ نزدم و یادم رفت وقت مشاوره بگیرم

ولی امشب که همه چیز خراب شد،

امشب و امروز و دیروز و پریروز و فردا و پس فردا و همه روزهایی که هستم، حالم بده

باید برم این راه رو امتحان کنم

حالم از همه به هم می خوره

و الان باید تاوان بیرون اومدن از محدوده راحتی! رو بدم و تا صبح ارائه برای کلاس ِِ روی مخ آماده کنم

دلم میخواست نبودم


این واقعیته و نمیخواستم ننویسمش

تخمی تخیلیه چون یک باره از ناکجا، یک موقعیت کاری ِِ ظاهرن دل پذیر پیش آمد که تصورش خوشایند بود و امروز رفتم مصاحبه و انگار صاحب کار هم first impressionخوبی گرفت همان طور که من 

فضای صمیمی به طوری که سعی نمی کرد رضایتش را پنهان کند

اما اینجاشه که مهمه

من امشب با ادامه دادن مسیر برداشت های اولیه م به این نتیجه رسیدم که انگار نباید بروم

یعنی انگار باید دعای انتخاب شوم را با انتخاب نشوم جایگزین کنم

با کنار هم گذاشتن چیزهایی که دستگیرم شد-البته شبانه؛ و این خودش قصیه را از قطعیت در می آورد چون بعضی وقت ها افکار شبانه، روزها نامرئی می شوند- به این نتیجه رسیدم که باید دنبال بهانه باشم که اگر باهام در همین چند روز باقی مانده تا پایان هفته تماس گرفته شد، بگویم به فلان بهانه نمی شود بیایم!!

حالا اگر بگیرم بخوابم و فردا صبح شود و دوستم بیاید شاید بتوانم از مغز او استفاده کنم و تصمیم درست بگیرم

اما بوهایی که می آید اینطوری است که نخیر

ولش کن


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها